روایتی متفاوت از نماز در کتاب «لحظه دیدار نزدیک است»

کتاب «لحظه دیدار نزدیک است» با نگاهی نو به موضوع جایگاه نماز در زندگی روزمره و اثرات آن تحت عنوان نیایش قلم در محراب نماز از سوی ستاد اقامه نماز منتشر شد.

کتاب «لحظه دیدار نزدیک است» نوشته رضا بابایی با شیوه‌ای متفاوت و با زبان نیایش به ترسیم جایگاه نماز به عنوان رکن دین اسلام می‌پردازد.

این کتاب از چهار بخش با عناوین در پیشگاه نماز، با نماز تا ملاقات، نمازیه‌های ادبی و نیایش نامه تشکیل شده است، در فصل اول نماز از منظر معرفت دینی بررسی شده است و بندهایی از آن به زبان ادبی است.

در فصل دوم با عنوان «با نماز تا ملاقات با خدا» برخی اجزاء و بخش‌های واجب یا مستحب نماز از طهارت، نیت و اذان تا رکوع، سجده، قنوت و تعقیبات به زبان ادبی گزارش شده است، اگر چه این گفتار بیشتر رنگ و بوی ادبی دارد، خالی از اشاره به داده‌های علمی در متون نیست.

در نمازیه‌های ادبی نویسنده در متون کهن فارسی غور کرده و نکته‌های نغز درباره نماز را بیان می‌کند، در نیایش‌نامه بر اینکه نیایش بدون نماز راه به جایی نمی‌برد، تأکید دارد.

در بخشی از فصل اول با عنوان «پیشگاه نماز» می‌خوانیم: واژه نماز کلمه پارسی از ریشه «نَم» به معنای خم شدن و تعظیم کردن است، در متون کهن فارسی نماز به معنای دعا و نیایش نیز به کار رفته است، اما اکنون این کلمه مقدس و شورآفرین فقط در معنای عبادتی خاص که روزانه پنج بار بر همگان وجوب شرعی دارد، به کار می‌رود.

همچنین در ادامه آمده است: از شگفتی‌‌های نماز این است که جامع همه کمالات و عبادات است، چنان که اگر کسی بتواند دو رکعت نماز درست و کامل بجا آورد، گویی همه فضیلت‌ها را یک جا گرد آورده است، مقدمات، متن و تعقیبات این آیین الهی نمازگزار را به مرتبه‌ای از کمال و صواب می‌رساند که دستیابی به آن از راه دیگر عبادات ممکن نیست.

در فصل سوم «نمازیه‌های ادبی» می‌نویسد: شیخ شهاب‌الدین سهروردی نماز را مایه قرب و خرق حجب می‌خواند و معتقد است که نماز بهترین وسیله برای برآوردن حاجات انسان است، زیرا چنان روحی در کالبد نمازگزار می‌دمد و چنان عزمی به جوارح او هدیه می‌کند که هر کاری برایش آسان می‌نماید و همت او را بلند می‌دارد.

در ادامه بیان می‌کند: عارف بزرگ شیعی مرحوم فیض کاشانی نوشته است: من گمان ندارم این همه عظمتی که به نماز داده شده به خاطر اعمال ظاهری آن باشد، مگر آنکه مقصود از آن را مناجات با خدا بدانیم که در این صورت بر روزه و زکات و حج و جز آن‌ها بلکه بر قربانی‌ه او هر چه به خدا تقرب می جویند و بر انفاق مال که به سبب آن با نفس مجاهده می‌کنند، ‌برتری دارد.

در نیایش‌نامه می‌خوانیم: اگر فرشته توفیق دستم گیرد و پا به پا تا خیمه حضور همراهم شود،‌ در محراب نیاز و نیایش خواهم نشست و با خدای خویش خواهم گفت: ای خدای بزرگ، محمد را در غاز حرا نزد خود خواندی و بر خوان تقرب نشاندی، علی را مدینه و کوفه دادی تا شب‌ها راز دل با چاه گوید، فاطمه را بیت‌الاحزان پذیرایی کردی تا بار اندوه بر زمین گذارد، ما نیز زیر خیمه مناجات نشسته‌ایم تا نام تو را که اکسیر بقا است،‌ زمزمه کنیم و نشان عاشقی را بر سینه دردآلود خود بیاویزیم.