کتابی که میخواهیم بهتون معرفی کنم کتابی است واقعا زیبا جذاب مذهبی و عاشقانه. کتابی است که خیلی کم مثل اون پیدا میشه. نویسنده اش ذهنی واقعا خلاق داشته و موضوعاتی کاملا واقعی را به زیبایی در این داستان گنجانده موضوعاتی از قبیل داستان اسماعیل هرقلی و یا داستان ابوراجح حمامی داستانهایی هستند کاملا واقعی و مظفر سالاری نویسنده کتاب با ظرافت خاصی این داستان ها را در این کتاب گنجانده. من وقتی این کتاب را گرفتم در زمان 4 ساعت آن را یکسره خواندم تا تمام شد و بعد از من 5نفر دیگه هم اون را از خودم گرفتند و خواندن.

نقد کتاب:
نویسنده این کتاب معتقد است با اینکه این کتاب تمامی ساختار یک داستان خوب را دارد و با مضمون خوب و متناسبی مطرح شده است ولی در محاق قرار گرفته و حق کتاب به درستی ادا نشده است و این بخاطر این است که کتاب پس از نگارش و چاپ به نحو مطلوبی توزیع نشده و هم اکنون نیز در بازار نشر کشور بسیار کمیاب است در حالی که در زمان انتشار قرار بود از موضوع کتاب فیلمی ساخته شود که متاسفانه به دلیل کمبود بودجه این موضوع منتفی شد. سالاری زبان داستان را قدری کهنه می داند و می گوید قرار است کتاب با ارتقا زبان و با عنوان جدید ( رویای نیمه شب ) مجددا بازنویسی و به بازار نشر عرضه شود.
شخصیت اصلی داستان امام زمان (عج) است هرچند در طول داستان به این امر به صورت مستقیم تصریح نشده است ولی سعی شده است که جایگاه و تاثیر حضرت در زندگی مسلمانان و شیعیان به صورت ظریف و لطیفی بیان شود. در مورد شکل گیری اولیه داستان نویسنده می گوید توسط یکی از دوستان خود ترغیب شدم که یکی از 10 مورد از کرامات اهل بیت را انتخاب کنم و در این مورد داستان کوتاه بنویسم که با مطالعه و تحقیق زیاد به داستان تشرف اسماعیل هرقلی و شفا یافتن او برخوردم و زمینه داستان در ذهنم شکل گرفت این داستان بر اساس یک سند واقعی از کتاب القریب الحسان آیت ا.. نهاوندی است.
سطح کتاب برای جوانان در نظر گرفته شده ولی از آنجا که نویسنده کتاب به عنوان نویسنده کودک و نوجوان شناخته شده است این کتاب هم به عنوان داستان نوجوان مطرح شده است. البته با توجه به روایت ساده داستان همه مخاطبین می توانند با کتاب ارتباط برقرار کنند به اعتقاد کارشناسان در این کتاب به طور منصفانه ای به بیان مسائل کلامی پرداخته شده است
یکی از نقاط ثقل داستان راوی داستان است که اول شخص است و یک جوان سنی در نظر گرفته شده است که باعث می شود مخاطب با ذهن هاشم درگیر شود وجود هاشم به عنوان راوی به همزاد پنداری بهتر کمک می کند و به جذابیت داستان می افزاید
نقطه عطف داستان جایی است که هاشم در جوانی ریحانه را می بیند و عاشق میشود در واقع وجود یک مثلث عشقی که همان مثلث تضاد است به جذابیت داستان می افزاید در این داستان ریحانه ، هاشم و مسعود یک مثلث عشق را تشکیل می دهد ولی این موضوع در ذهن هاشم شکل گرفته است و در واقع وجود ندارد .
در این داستان از تم عاشقانه استفاده شده و در عین حال سعی شده است موضوع عشق به گونه ای متفاوت از عشق های امروزی مطرح شود در این مورد که همه ماجراهای داستان به خوبی قابل پیش بینی است به این خاطر است که همه اتقاقات به گونه ای در سایه توجه امام زمان شکل میگیرد و به این سبب ماجراها خوب پیش می رود. عده ای معتقدند که علت جذابیت داستان همین تم عاشقانه و البته گره ها و تعلیق هایی است که از ابتدای داستان وجود دارد و این گره افکنی ها باعث میشود که به صورت زنجیروار خواننده را در طول کتاب پیش برد.
برای اینکه بتوان مخاطب بیشتری جذب کرد در کتاب به واقعی بودن داستان اشاره نشده است تاخواننده کتاب را به عنوان یک داستان بخواند نه یک داستان مذهبی چون ممکن است دانستن این موضوع باعث کم شدن جذابیت کتاب برای خواننده شود.
چون داستان در حوزه ادبیات نوجوان چاپ شده است و عمده مخاطبین نوجوانان هستند برای همه رویدادهای داستان پایان خوش در نظر گرفته شده است.فضای ادبیات نوجوان فضایی نیست که بشود سیاه نمایی کرد و به رویداد ها شاخ و برگ داد.